mr. maraled

شروع

يكشنبه, ۷ شهریور ۱۳۹۵، ۰۵:۵۲ ب.ظ

هیچ چیز پوشاننده ی شکست های بزرگ نیست؛

پدرت را از دست داده باشی، خواهرت را جلوی دوربین های همه گیر، لخت کرده باشند، مادرت شهره ی بی آبرویی در ده کوره ای باشد...

یا یک بغض، همچون گردنه گیر های بلاد افغان بیخ گلویت را فشار دهد...

همه ی اینها از یک قماشند و در زمره ی بلاهای طبیعی...

 این وبلاگ بعدظهر یکشنبه ای گرم، لابه لای بغض های باز نشده و دستمایه ی توهماتی خشن و وحشیانه،

پس از شکستی به ژرفناکی شکست بغض پدری بعد از قطع شدن دستی که با آن کارگری میکند ساخته شده و دست نشانده ی تمام بغض های به واژه نشسته است.

تمام این واژه ها بغض های نترکیده ی پسری بیست و یکساله است.

  • mr. maraled

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی